تولدانه1.png (660—470)

صبح رفتم مدرسه، دفترنمره رو برداشتم و به طرف کلاس راه افتادم. 

چندنفر از دانش آموزا جلوی در کلاس مونده بودن و چندنفر هم، هی می‌رفتن داخل کلاس و میومدن بیرون.

این حرکات بچه‌ها کمی مشکوک بود، ولی اونها رو به سمت کلاس هدایت کردم.

دونفر از بچه‌ها ازم اجازه گرفتن که برن بیرون.

گفتم: مگه همین الان بیرون نبودین؟

گفتن که: آقا اجازه! کار مهمی داریم.

گفتم: باشه ولی زود بیاین می‌خوام درس جدید رو تدریس کنم

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

youmovies خودروکارکرده فناوری و تلویزیون دیجیتال گذربه سختی گیمو پلاس لحظه نویس آپ تایم زنبق هایگلاس ترک AGT HIGHGLOSS